« نوستالژی دهه فجر دهه شصتی ها | مهربانی پیامبر اسلام » |
سهم منو از انقلاب بدین
کوچیک که بودیم تو مدرسه جشن دهه فجر می گرفتن، دیو چو بیرون رود رو با چه عشقی می خوندیم، ولی اشک تو چشمای مادرم جمع می شد، بعد با یه ذوقی می گفت: خدایا شکرت، این هم سهم من از انقلاب، بچه ام دم خونه مون میره مدرسه ، با مقنعه هیچ کس هم نمیگه بالا چشمت ابرو.
اما نمیدونم چرا هر وقت هر کی گفت:مامان بزرگ، قند تو دلم آب میشد، نمیدونم مامان بزرگ چه مزه ای داره.
بچه که بودم فکر می کردم مزه توت فرنگی داره یا مزه شکلات کاکائویی، آخه من خیلی این دو تا رو دوست داشتم.
بله یکی از آدم های همون شاه مظلومتون که هیج کس رو نکشته باتوم زد تو سر مامان بزرگم و … .
بله من سهم از انقلاب نمی خوام، ولی چهل سالگیش که هیچی چهارصد سالگیش هم جشن میگیریم، به کوری چشم هر کی نمی تونه ببینه.
ما خون دادیم پا نهال انقلاب، مامان بزرگ دادیم تا این درخت چهل ساله اش شده.
کم الکی نیست که.
وای که امسال دهه فجر چقدر بوی مادر میده.
یا زهرا
فرم در حال بارگذاری ...