منتظران منجی

​

خب رسیدیم به حدیث سوم چهل حدیث امام خمینی قدس سره با موضوع عجب

?عجب چیه؟

همون خودپسندی.

اینکه کار خوبت رو بزرگ بدونی و به اون مسرور باشی.

?عجب کجاها هست؟

هم تو ایمان

هم تو اخلاق

و هم تو اعمال صالح

?مراتب عجب

یکی که بدترین اون ها هم هست اینکه اینقدر ایمان خودت رو بزرگ بدونی که به خاطر اون به خدا منت بذاری?

دومین مرتبه ناز آوردن به خداست.

سومین مرتبه این هست که خودمون رو به خاطر ایمان یا اخلاق یا اعمال طلبکار خدا بدونیم.

و یه مرتبه هم اینکه خودمون رو از بقیه مردم بالاتر بدونیم.

?چرا دچار عجب میشیم؟

به خاطر حب نفس

دوست داشتن زیادی خودمون.

?خب اگر خدایی نکرده به این مرض مبتلا بودیم چه کنیم؟

به مفاسدش فکر کنیم.

?کدوم مفاسد؟

باعث تنهایی میشه.

باعث میشه گناه هامون رو کم بشمریم.

به بنده های خدا با چشم حقارت نگاه می کنیم.

وادار به ریا میشیم.

پس آدم خودپسند باید بدونه که با این رذیله داره مرتکب گناهان زیاد دیگه ای میشه،

پس تلاش کنه که این رذیله رو در خودش ریشه کن کنه.

برگرفته از کتاب چهل حدیث امام خمینی قدس، حدیث سوم

​*حدیث دوم در مورد ریا هست.*

⭕ریا یعنی اینکه فردی کار خوبی را انجام میده برای اینکه بین مردم مشهور به خوبی بشه .  و برای اینکه در دل مردم جایگاه و منزلتی پیدا کنه . 

⭕ریا چند جا اتفاق میفته . 

?یکی توی عقاید خوب هست . 

?یکی تو اعمال خوب هست . 

?و یه موقع توی اخلاقیات خوب است . 

⭕حالا اینکه چیکار کنیم که ریا را از اعمالمون دور بکنیم .

  ?یکی از راه‌های درمان ریا این هست که تصرف در قلوب رو مختص به خدا بدونیم .  یعنی اینکه تصرف در قلوب را خدا انجام می ده پس ما عمل را برای مردم انجام ندهیم برای خدا  انجام بدیم .  از خدا بخواهیم که ما را پیش مردم عزیز کنه . 

?یه راه علاج دیگه این هست که عمل رو فقط برای کسی انجام بدیم که این همه نعمت به ما داده 

⭕از کجا بفهمیم کاری که داریم انجام میدیم ریا هست یا نه؟? به این حدیث امام علی دقت کنیم .  امام علی میگن نشونی ریاکار سه تا چیز هست . 

☘️یکی اینکه وقتی که مردم اون رو میبینند نشاط داره . 

☘️اما وقتی که تنها هست کسل و بی حاله

☘️و دوست داره که مردم در مورد کارهایش با هم حرف بزنند و اون را مورد ستایش قرار دادند .  پس مواظب باشیم اگر تو اعمالمون این سه تا نشونه رو داریم ممکنه که به ریا دچار شده باشیم . 

موفق باشید و پیروز بهترین مخلوقات خداوند . ?

برگرفته از کتاب چهل حدیث امام خمینی قدس سره، حدیث دوم

متن حدیث:

*اولین شرط برای مجاهده با نفس تفکر است . 

انسان عاقل لحظه تفکر بکند متوجه می‌شود که این بساط عالم برای چیز مهمی آفریده شده است . 

پس با شیطان و نفس اماره مبارزه می‌کند و مجاهده می‌کند تا به جهاد با نفس موفق شود . 

*دومین شرط برای مجاهده با نفس از عزم واراده است اینکه فرد اراده کند که با نفسش مبارزه کند . 

*از امور لازم برای مجاهده با نفس مشارطه مراقبه و محاسبه است . 

مشارطه آن است که فرد در اول روز با خود شرط کنند که برخلاف فرموده خداوند عمل نکند . 

مراقبه آن است که در طول روز مراقب رفتار خود باشد که به شرطش عمل کند . 

و محاسبه آن است که در پایان شب از نفس خود حساب بکشد که شرطش عمل کرده است یا نه . 

*شرط دیگری که در جهاد با نفس بسیار مهم است تذکر و یادآوری انسان به خود است . 

یادآوری بزرگی خداوند و نعمت ها و رحمت هایی که نسبت به فرد داشته است . 

*امر دیگری که در راه جهاد با نفس به انسان کمک می‌کند ضبط قوه خیال است به اینکه پرنده خیال را مراقبت کند که بر هر شاخه ای ننشیند . 

*از راه‌های دیگر جهاد با نفس موازنه است موازنه به این است که منافع و مضرات کاری را که انجام می دهد به آن بیندیشد . 

*و بهترین علاج مفاسد اخلاقی در این است که هر مفسده اخلاقی را که در خود می‌بیند مردانه مدتی را در بر خلاف آن قیام و اقدام کند .

در روایات فضیلت‌های فراوان برای «انتظار فرج» مطرح شده و مقامی بس والا برای منتظران مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف بیان گردیده؛ در روایتی از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است که: بهترین عبادت امّت من انتظار فرج است و در سخنی از امام صادق علیه السلام روایت شده که: منتظر امر (حکومت) ما، مثل کسی است که در راه خدا به خون خود غلتیده باشد.

مهدی پژوهی «گام به گام» سیر مطالعاتی معارف مهدویت/ تحقیق بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود (عج) - اصفهان، ص۲۲.

در فضای مجازی مطلبی را خواندم به این شرح: (بارداري طاووس در یکی از معروفترین دانشگاه های جانور شناسی در هند تحقیقی صورت گرفت مبنی بر نحوه جفت گیری و تولید مثل طاووس . یک جفت طاووس را در قفس بزرگی قرار دادن و یک نگهبان نیز گذاشتند تا لحظه جفت گیری را ثبت کند . روزها گذشت و یک روز طاووس ماده تخم گذاشته بود . همگان در تعجب بودند . نگهبانان که به صورت شیفت بوده اند گفتند محاله : چون ما جفت گیری مشاهده نکردیم . مسئولین و دانشجویان تصمیم گرفتن که با دوربینهای پیشرفته این دو طاووس را کنترل کنند . شصت و یک روز گذشت … هیچ جفت گیری مشاهده نشد … ولی باز هم طاووس ماده تخم گذاشت . همه با تعجب به دنبال جواب این معما. طاووس هر شصت و یک روز میتواند یک تا سه تخم بگذارد .خبر پیچید … تیم تحقیقاتی جانور شناسان از سراسر دنیا رفتند هند . همه اذعان داشتند که تا حالا جفتگیری طاووس را ندیده اند .

تحقیقات پیچیده تر شد ولی بی فایده بود . بعد از یک سال جوانی از دانشجویان که اهل بلژیک بوده به تیم تحقیق میگوید . جواب معما در نهج البلاغه علی ابن ابی طالب نوشته شده . من اون کتاب را مطالعه کردم و این مطلب را اونجا دیدم در خطبه ای به نام طاووس .

تحقیقات شروع شد و نهج البلاغه را اوردند . خطبه طاووس چنین نوشته شده : شگفتا از خلقت طاووس که با اراده خدا باردار میگردد بدین گونه که طاووس ماده پرهای خود را باز میکند و طاووس نر از عظمت الهی اشک از چشمانش جاری شده . طاووس ماده نزدیک نر میگردد و یک قطره از اشک او میخورد و باردار میگردد و پس از شصت و یک روز تخم گذاری میکند . تیم تحقیقات فیلمهارو لحظه به لحظه چک میکنند و این واقعیت را میپذیرند . …..

حضرت علی خطبه 165به نام طاوس

برای اطلاع از صحت و سقم مطلب سری به نهج البلاغه زدم. جالب اینجا بود که در این کتاب شریف دقیق عکس این مطلب را یافتم.

در خطبه ۱۶۴ نهج البلاغه امام به این مضمون می فرمایند: این گونه نیست که برخی گمان می کنند که بارداری طاووس از طریق اشک چشم نر هست بلکه مثل سایر حیوانات هست. متن ترجمه این قسمت از این خطبه به این صورت هست: چون خروس با ماده اش مباشرت می‌کند، و برای جفت گیری همچون شتران نر پر از شهوتی که برای جفت گیری … او نزدیک می‌گردد. تو را در این زمینه به دیدن وضع طاووس حواله می‌دهم، نه مانند کسی که اثبات مطلبی را به سندی ضعیف احاله می‌دهد.

و اگر آنچه دیگران خیال می‌کنند که آمیزش طاووس به آن است که اشکی از چشمهایش سرازیر می‌شود و در اطراف پلکهایش جمع می‌گردد و ماده آن اشک را به منقار بر می‌دارد و می‌خورد، سپس تخم گذاری می‌کند، و نطفه نر بجز اشک بیرون آمده از چشم او نیست، این خیال بی پایه شگفت آورتر از این نمی باشد که مردم بر این گمانند که آمیزش کلاغ با قرار دادن منقار در منقار است. اگر به این مطلب نهج البلاغه دقت کنیم دقیقا عکس مطلب بالا هست.

چقدر زیباست که قبل از باز نشر مطلبی به صحت آن پی ببریم و موجب توهین و تحقیر مذهب شیعه توسط دشمنانمان نشویم.

دوره تهران برگزار می شد. تازه یزد رو رد کرده بودیم. باید سریع خودمون رو به تهران می رسوندیم. گوشی زنگ خورد و اطلاع دادن دوره با دو روز تاخیر شروع میشه. دو راهی اصفهان بودیم با بچه‌ها تصمیم گرفتیم دو روزی که وقت داریم رو بریم اصفهان. اما خب چون بدون برنامه ریزی بود هر هتلی که تماس گرفتیم گفتن از قبل رزرو شده. بالاخره یه هتل تو نجف آباد جای خالی داشت و آدرس داد و قرار شد بریم اونجا.

نجف اباد اسم آشنایی بود ولی یادم نیمد کجا شنیدم. کمی که تو کمربندی پیش رفتیم صدای نق زدن بچه‌ها بلند شد که ما میخوایم بریم اصفهان رو ببینیم شما که دارین از اصفهان دور میشین و… . تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل. با هر ترفندی بود راضی شون کردیم که امشب رو نجف آباد بخوابیم و فردا رو کلا بریم اصفهان. وارد نجف آباد که شدیم راز آشنایی اسم این شهر خودنمایی کرد بنرهای عکس شهید حججی و شهید حاج احمد کاظمی زینت بخش این شهر شده بود. تازه یادم افتاد که نجف آباد زادگاه این دو شهید بزرگوار هست.

یادمان قشنگی برای شهدا درست کرده بودن. در یک فضای سرسبز و زیبا، خوش هوا و دلپذیر، در دل یک پارک گلزار شهدای نجف آباد دل همه مان را صفا داده بود. اصلا فکر کردیم شاید باید همه چیز دست به دست هم می داد که به قول حضرت آقا حجت زمانه در این زمان را زیارت کنیم.

وارد یادمان که شدیم قبر حاج احمد آقای کاظمی رو زیارت کردیم و بعد وارد مکانی سر پوشیده شدیم که قبر شهید حججی اونجا واقع شده بود سقف رو با سربند به رنگ پرچم تزیین کرده بودن. یه گوشه هم با چای و شیرینی پذیرایی می کردن و منتهای خوشبختی آن شب ما لحظه ای بود که دست بر مزار این شهید عزیز گذاشته بودیم و فاتحه می خواندیم.

آخر هفته ۱۸ مرداد دومین سالگرد شهادت شهید حججی بود اما ما باید به کلاس می رسیدیم امیدوارم هر کس که به این سالگرد میره و یاد این شهید و قهرمان های دیگه این شهر رو گرامی می داره مثل ما حسابی بهش خوش بگذره.